متعشق. [ م ُ ت َ ع َش ْ ش ِ ] ( ع ص ) عاشقی نماینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). عاشق. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعشق شود.