متعذر شدن


مترادف متعذر شدن: عذر آوردن، معذور بودن، بهانه آوردن

پیشنهاد کاربران

در علم حقوق: دشوار در وقوع و تحقق امری گویند.
مثلاً جواهری که بلعیده شده خارج شدن/کردنِ آن متعذر ( دشوار ) نیست.
چرا که جزو اشیاء مصرف شدنی نیست و ماندگار است و با دفع خارج می گردد.
اما یک پرتقال به هنگام خورده شدن، خروج آن به سان قبل مُتَعَذِر و ناممکن است.
...
[مشاهده متن کامل]

این مسأله در جرایم علیه مالکیت مطرح می گردد.

بپرس