متعجس

لغت نامه دهخدا

متعجس. [ م ُ ت َ ع َج ْ ج ِ ] ( ع ص ) متکبر. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). متکبر و خودبین. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعجس شود.

فرهنگ فارسی

شتابی نماینده و زود گیرنده

پیشنهاد کاربران

بپرس