متعانق. [ م ُ ت َ ن ِ ] ( ع ص ) دست در گردن یکدیگر افکننده در محبت. ( آنندراج ). یکدیگر را در آغوش گیرنده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تعانق شود.