متعال

/mota~Al/

مترادف متعال: بلند، بلندمرتبه، عالی، متعالی، والا

برابر پارسی: والا

معنی انگلیسی:
sublimity, elevated, magnificent, sublime, transcendental, transcendent, exalted

لغت نامه دهخدا

متعال. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) بلندشونده. در اصل متعالی بود اسم فاعل از تعالی که ناقص واوی است از تفاعل در حالت رفعی ضمه بر یاء ثقیل بود ساقط کردند بعد اجتماع ساکنین شد میان یا و تنوین. یاء را حذف کردند و درآخر وقف کردند تنوین هم ساقط گردید، متعال باقی ماند. ( غیاث ) ( آنندراج ). بلند و رفیع و بالا. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) :
عالم را خاک کف دو پای تو کرده ست
عزوجل ایزد مهیمن متعال .
منوچهری ( دیوان چ 2 ص 168 ).
بزرگ بارخدائی که ایزد متعال
یگانه کرد به توفیقش از جمیع الناس.
منوچهری.
آن آب حیات است که جاوید بماند
نفسی که از او داد کریم متعالش.
ناصرخسرو.
در ملک ایمن از زوال ، در ذات و نعمت متعال. ( کشف الاسرار ). و رجوع به تعالی و متعالی شود.

متعال. [م ُ ت َ عال ل ] ( ع ص ) شتر به سختی و شدت دونده. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تعالل شود.

فرهنگ فارسی

بلندشونده، بسیاربلند، یکی ازصفات باری تعالی،دراصل متعالی بوده، یائ آن دروصف خداوندحذف گردیده )
۱ - ( اسم ) بلند شونده . ۲ - ( صفت ) بلند والا : در ملک ایمن از زوال در ذات و نعمت متعال . یا خدای متعال . خدای که بالاتر از همه است خدای تعالی .
شتر به سختی دونده

فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (ص . ) بلند شونده ، بلند - پایه ، والا، برتر.

فرهنگ عمید

۱. بلندمرتبه.
۲. از صفات باری تعالی. &delta، در اصل متعالی بوده، یای آن در وصف خداوند حذف گردیده.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] متعال اسمی است برای خداوند متعال، چون افعال خداوند از سنخ افعال خلایق نیست.
ترجمه شرح الاسماء الحسنی از علّامه سیدحسین همدانی دورودآبادی

مترادف ها

great (صفت)
فراوان، ماهر، بزرگ، کبیر، مهم، ابستن، عظیم، معتبر، عالی، مطنطن، بصیر، زیاد، خطیر، عالی مقام، متعال، هنگفت، تومند

high (صفت)
رشید، علیه، با صدای بلند، بلند، خوشحال، علوی، خشن، عالی، گزاف، مرتفع، زیاد، عالی مقام، عالیجناب، علی، متعال، بو گرفته، بلند پایه، رفیع، وافرگران، تند زیاد، با صدای زیر، اندکی فاسد

eminent (صفت)
بزرگ، علیه، بلند، برجسته، عالیجناب، هویدا، علی، والا مقام، متعال، سربلند

sublimated (صفت)
متعال

فارسی به عربی

سامی , مستوی عالی

پیشنهاد کاربران

متعال ؛ در این کلیدواژه مصدرهای بسیار زیادی برای ایجاد کلمات با سویه های متفاوتی از بارهای معنایی از یک مفهوم مشترک در ساختمان های مختلف از کلمات وجود دارد.
مصدرهایی از قبیل ؛ ( م ت ) ( م ع ) ( م ل ) ( ع ل ) ( ت ل ) ( ع ت ) و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

متعال ؛ عالیِ تعالی دهنده
متعال ؛ تعلیم دهنده و عالم و معلم
متعال ؛ مُعطی و عطا کننده به طاعات و دعاها
متعال ؛ اطعام کننده ، عطا کننده ی طعم ها
متعال ؛ خالق متاع و تمتع
متعال ؛ طمع و طماع به اطعام
متعال ؛ دعوت کننده به سوی خود
متعال ؛ علت حیات
متعال ؛ طلیعه و مَطْلَع برای طلوع نور
متعال ؛ مُطَّلِع و دارای اطلاعات
متعال ؛ دلیل ایجاد تعادل
متعال ؛ عادل و برقرار کننده ی عدالت
متعال ؛ عامل تمام اعمال معمول و معلوم
متعال ؛ برقرار کننده ی روز معاد
متعال ؛ مالامال کننده و ایجاد کننده ی امیال
متعال ؛ مدال و مدل دهنده و خالق مدل
متعال ؛ تری و طراوت و لطافت و تَرَنُّم حیات
متعال ؛ دما دهنده و دمنده ی حیات
متعال ؛ دوام دهنده و مداوم کننده ی حیات
متعال ؛ خالق عدم و آدم
متعال ؛ دارای عیال
متعال ؛ عالم آتیه و آتلیه

متعال: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
مهیستک mahistak ( سغدی )
کسیکه تمام همه چیزش را بخشیده است
در فلسفه به چیزی اشاره دارد که ورای عالم طبیعی است مثل، مُثُل افلاطونی.
می تونه رشد کردن افتخار کردن بزرگ شدن باشه
بلند مرتبه