موجب شدن، در برداشتن، شامل بودن، متضمن بودن، مستلزم بودن، حمل کردن بر، حبس یا وقف کردن
در برداشتن، شامل بودن، متضمن بودن
باز داشتن، در برداشتن، شامل بودن، متضمن بودن، دارا بودن، محتوی بودن، محدود نگاهداشتن
در برداشتن، مجسم کردن، متضمن بودن، جسم دادن
شمردن، در برداشتن، شامل بودن، متضمن بودن، عبارت بودن از، قرار دادن، به حساب اوردن
در برداشتن، متضمن بودن، پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن