متضمن
/motezammen/
مترادف متضمن: دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، مشتمل، حاوی، تاوان ده، تاوان دهنده
برابر پارسی: دربردارنده، دربرگیر
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - تاوان دهنده . ۲ - در بر دارندهمشتمل حاوی : ... و شیث آن صحیفه را که متضمن سی لطیفه بود نگاه میداشت .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
حاوی، متضمن
محتوی، حاوی، متضمن
پیشنهاد کاربران
پشتوان
شاید ( نشان دهنده ) هم معنی بدهد
تضمین کننده