متصل بودن


معنی انگلیسی:
adjoin, abut, communicate

پیشنهاد کاربران

راه داشتن بهم نسبتی با کسی ؛ خویش و پیوند و متصل و وابسته بودن :
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
بهم نسبتی یکدگر راست راه.
فردوسی.

بپرس