متصعلک

لغت نامه دهخدا

متصعلک. [ م ُ ت َ ص َ ل ِ ] ( ع ص ) درویش و محتاج. ( آنندراج ). درویش و محتاج و تنگدست. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || پشم ریخته. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تصعلک شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس