متصرف شدن


مترادف متصرف شدن: به چنگ آوردن، به دست آوردن، به تصرف خود درآوردن، متملک شدن، تصاحب کردن، در اختیار خود درآوردن، در اختیار گرفتن، آرمیدن، هم بستر شدن، جماع کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - در تصرف خود گرفتن بدست آوردن . ۲ - آرمیدن با دختر یا زن جماع کردن : امیر هوشنگ دختر را متصرف شد ... .

مترادف ها

possess (فعل)
داشتن، دارا بودن، متصرف بودن، در تصرف داشتن، دارا شدن، متصرف شدن

فارسی به عربی

امتلک

پیشنهاد کاربران

بپرس