متشکی. [ م ُ ت َ ش َک ْ کی ] ( ع ص ) گله کننده. ( آنندراج ). گله و شکایت کننده. ناله کننده و زاری کننده. متظلم و دادخواه و مظلوم و آزرده. ( ناظم الاطباء ) : و سید عالم ( ص ) از دست ایشان همچنان متشکی بوده است و نالان که علی ( ع ) از دست رافضیان. ( کتاب النقض ص 376 ). || علیل و بیمار. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) شکایت کننده گله کننده .
فرهنگ معین
(مُ تَ شَ کّ ) [ ع . ] (اِفا. ) شکایت کننده ، گله کننده .