متشتت
/moteSattet/
مترادف متشتت: پراشیده، پراکنده، پریش، پریشان، متفرق ، متحد
متضاد متشتت: مجموع
برابر پارسی: پراکنده، درهم ریخته، آشفته، نا به سامان
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) متفرق پراکنده .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. پریشان، درهم، آشفته.
پیشنهاد کاربران
کلمه "متشتت" به معنای پراکنده، متفرق، یا آشفته است. در واقع، این کلمه برای توصیف چیزی به کار می رود که از هم پاشیده و در جهات مختلف پخش شده است.