متشبث

/boteSabbes/

مترادف متشبث: چنگ زننده، روی آورنده، متوسل، تمسک جوینده

برابر پارسی: دست به دامن، درآویزنده، چنگ آویز

معنی انگلیسی:
resorting

لغت نامه دهخدا

متشبث. [ م ُ ت َ ش َب ْ ب ِ ] ( ع ص ) درآویزنده بچیزی و چنگ درزننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کسی که چیزی را با قوت بدست می گیرد. ( ناظم الاطباء ). || آن که فرو می کند ناخن های خود و یا چنگال خود را. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تشبث شود.

فرهنگ فارسی

تشبث کننده، کسی که چنگ درچیزی بزندوبه آن در آویزد
( اسم ) در آویزنده بچیزی چنگ زننده متوسل جمع : متشبثین .

فرهنگ معین

(مُ تَ شَ بِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) آویخته ، چنگ زننده .

فرهنگ عمید

کسی که به چیزی چنگ می زند و به آن درمی آویزد.

پیشنهاد کاربران

بیّنهٔ داخل یا همان بیّنهٔ متشبّث به معنی گواهی دهندگان بر مالکیت ذو الید می باشد.
اگر نسبت به مالی که تحت تصرّف کسی است، فردى دیگر نیز ادّعاى مالکیت نماید و هر دو بر ادّعاى خود بیّنه اقامه کنند، در تقدیم بیّنهٔ هریک بر دیگرى، اختلاف است. به بیّنه اى که ذو الید اقامه می کند - از آن جهت که مال مورد ادّعا در دست او است - بیّنهٔ داخل گفته می شود، مقابل بینه خارج. Motashabas
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس