متسمت
لغت نامه دهخدا
متسمت. [ م ُت َ س َم ْ م َ ] ( ع اِ ) متسمت النعل ؛ جای مابین از کمر کفش تا طرف آن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). جزءزیرین از وسط کفش که باریک تر است. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید