متسعب

لغت نامه دهخدا

متسعب. [ م ُ ت َ س َع ْ ع ِ ] ( ع ص ) دراز شونده مانند رشته از آب لزج و نحو آن. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). لزج و چسبان و دراز و کشیده شده مانند انگبین و شربت و جز آن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تسعب شود. || هنگفت و غلیظ مانند بلغم و آب دهان. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

پیشنهاد کاربران

بپرس