متسری

لغت نامه دهخدا

متسری. [ م َ ت َ س َرْ ری ]( ع ص ) ( از «س رو» ) کسی که نهفته و مخفیانه داه نگاه می دارد. ( ناظم الاطباء ). سریه گیرنده کنیزک را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کسی که در شب از خانه خارج می شود. ( از ذیل اقرب الموارد ). || کسی که خود را به جوانمردی و سخاوت می آراید و پریشان حالی که خود را با سخاوت و جوانمرد می نمایاند. ( ناظم الاطباء ). به تکلف مردمی نماینده. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تسری شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس