متساکر

لغت نامه دهخدا

متساکر. [ م ُ ت َ ک ِ ] ( ع ص ) مستی نماینده از خود، بی مستی. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کسی که مستی کند و رسوائی نماید بی آن که مست باشد. ( ناظم الاطباء ). || ( اصطلاح تصوف ) اهل ذوق. ( نفایس الفنون ج 1 ص 171 ). و رجوع به ذوق در همین لغت نامه و نفایس الفنون و مصباح الهدایه ص 137 و فرهنگ مصطلحات عرفاء سیدجعفر سجادی ذیل «ذوق » و «اهل ذوق » شود.

فرهنگ فارسی

بی مستی

پیشنهاد کاربران

بپرس