متزهد


مترادف متزهد: پارسا، زاهد، زهدورزنده

لغت نامه دهخدا

متزهد. [ م ُ ت َ زَهَْ هَِ ] ( ع ص ) عبادت کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دیندار و پارسا و زاهد. ( ناظم الاطباء ). کسی که زهد ورزد و عبادت کند. و رجوع به تزهد شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زهد و رزنده عبادت کننده : چون عمرو ( بن عاص ) از حال متزهدان استفسار فرمود بتحقیق پیوست که ایشان گریخته اند جمع : متزهدین .

فرهنگ معین

(مُ تَ زَ هِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) پارسا، زاهد.

فرهنگ عمید

کسی که ترک دنیا کرده و مشغول عبادت شده باشد، پارسا.

پیشنهاد کاربران

بپرس