متروح

لغت نامه دهخدا

متروح.[ م ُ ت َ رَوْ وِ ] ( ع ص ) گیاه بالنده. ( آنندراج ). گیاهی که می بالد و بلند می شود. ( ناظم الاطباء ). || آن که به مروحه باد کند. ( آنندراج ). || کسی که با بادزن باد می زند. ( ناظم الاطباء ). || آبی که بوی چیزی گیرد از جهت قرب. ( آنندراج ). آبی که از جهت نزدیکی به چیزی بوی آن را گیرد. ( ناظم الاطباء ). || درخت دوباره برگ آورنده. ( از منتهی الارب ). درختی که دوباره برگ می آورد. ( ناظم الاطباء ). || کسی که در شبانگاه میرود. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). و رجوع به تروح شود.

فرهنگ فارسی

گیاه بالند

پیشنهاد کاربران

در منابع اسلامی بدنهای سالم مانده را �بدنهای متروح� می نامند؛ و در آیات قرآن بدن افرادی چون اصحاب کهف در خواب ۳۰۰ساله و خوراک و نوشیدنی عزیر پیامبر پس از صدسال سالم مانده بود و طبق احادیث متعدد و اجمالی
...
[مشاهده متن کامل]
بدن �پیامبران و اهل بیت پیامبر اسلام� و بعضی از صالحین از �علماء و دوستدارانشان، جهادگران، شهیدان، مؤذنین، قاریان قرآن، زنان برسر زایمان مرده، کشته شدگان به ستم، درگذشتگان روز و شب جمعه� و �ماواگران در مسجد، مداومت کنندگان غسل جمعه، � در قبر نمی پوسد و نشانه کرامت صاحب جسد است

جسدی که سالم مانده باشد
یعنی جسدی که احکام روح بر آن جاری شده است.
به بدن شهید � جسد متروح� است

بپرس