مترقع
لغت نامه دهخدا
مترقع. [م ُ ت َ رَق ْ ق ِ ] ( ع ص ) ورزنده و فراهم آورنده. ( آنندراج ). فراهم آورنده و آن که می ورزد و کوشش در بدست آوردن سود می کند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ترقع شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید