مترقب
/moteraqqeb/
مترادف مترقب: چشم به راه، درصدد، چشم انتظار، مترصد، مراقب، منتظر، نگرنده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) چشم داشت دارنده چشم دارنده نگرنده : التجا بسای. دیواری کردم مترقب که کسی حرتموز از من ببرد... جمع : مترقبین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید