[ویکی الکتاب] معنی مُتْرَفُوهَا: عیاشان - خوش گذرانانِ مغرور و سرمست ( در اصل "مترفون " بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است .مترف اسم مفعول از ماده اتراف است ، که به معنای زیاده روی در تلذذ از نعمتها است)
ریشه کلمه:
ترف (۸ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
«مترف» از «ترفه» (بر وزن لقمه) به معنای فزونی نعمت است، و از آنجا که بسیاری از متنعمّان، غرق شهوات و هوس ها می شوند، کلمه «مترف» به معنای کسانی که مست و مغرور به نعمت شده و طغیان کرده اند، آمده است; و مصداق آن، غالباً پادشاهان و جباران و ثروتمندانِ مستکبر و خودخواه است.
«مُتْرَف» به طوری که در «لسان العرب» آمده، از مادّه «ترف» (بر وزن سبب) به معنای «تنعم» است. و «مُتْرَف» به کسی می گویند که فزونی نعمت او را غافل، مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته است. درست است که همه «اصحاب الشمال» در زمره «مترفین» نیستند، ولی هدف قرآن، سردمداران آنها است.
«مُتْرَفُوها» جمع «مُتْرَف» از مادّه «ترف» (بر وزن طرف) به معنای «تنعم» است، و مترف به کسی می گویند که: فزونی نعمت و زندگی مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده، و به طغیان گری واداشته است.
ریشه کلمه:
ترف (۸ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
«مترف» از «ترفه» (بر وزن لقمه) به معنای فزونی نعمت است، و از آنجا که بسیاری از متنعمّان، غرق شهوات و هوس ها می شوند، کلمه «مترف» به معنای کسانی که مست و مغرور به نعمت شده و طغیان کرده اند، آمده است; و مصداق آن، غالباً پادشاهان و جباران و ثروتمندانِ مستکبر و خودخواه است.
«مُتْرَف» به طوری که در «لسان العرب» آمده، از مادّه «ترف» (بر وزن سبب) به معنای «تنعم» است. و «مُتْرَف» به کسی می گویند که فزونی نعمت او را غافل، مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته است. درست است که همه «اصحاب الشمال» در زمره «مترفین» نیستند، ولی هدف قرآن، سردمداران آنها است.
«مُتْرَفُوها» جمع «مُتْرَف» از مادّه «ترف» (بر وزن طرف) به معنای «تنعم» است، و مترف به کسی می گویند که: فزونی نعمت و زندگی مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده، و به طغیان گری واداشته است.
wikialkb: مُتْرَفُوهَا