متربصه

لغت نامه دهخدا

( متربصة ) متربصة. [ م ُ ت َ رَب ْ ب ِ ص َ ] ( اِخ ) نام جماعتی از شیعه که منتظر ( متربص ) خروج مهدی بودند و در این انتظاردر هر عصری یک نفر را به ولایت امر بر می گزیدند و اورا مهدی می پنداشتند و همین که او می مرد دیگری را به این سمت برمی داشتند. ( خاندان نوبختی اقبال ص 263 ).

پیشنهاد کاربران

مُتِرَبِّص به معنی چشم به راه از مصدر تربّص در کتاب های لغت به معنای انتظار و انتظار کشیدن است.
از واژه های مترادف آن می توان انتظار و صبر را نام برد.
مُتِرَبِّصه نام یکی از131 فرقه های غلاة شیعه است که منتظر خروج مهدی بودند.
...
[مشاهده متن کامل]

ابن جوزی می گوید: �این ها به زی زهّاد متشبّه می شوند و در هر عصری مردی را نصب می کنند که امر را به او نسبت می دهند و معتقدند که او مهدی این امت است و وقتی که وی مُرد، یک نفر دیگر را نصب می کنند� / کتاب الخطط ج 4 ص 178 / تلبیس ابلیس ص 22 / هفتاد و سه ملت ص 67 / تاریخ شیعه و فرقه های اسلام ص 182 دکتر محمدجوادمشکور

بپرس