مترائی

لغت نامه دهخدا

مترائی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) بیننده خود را در آئینه. ( آنندراج ). آن که در جلو آئینه می ایستد تا خود را ببییند. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || دوچار شونده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || اندیشه کننده در کاری. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || غوره خرمای سرخ و زرد شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران