متذکر شدن


مترادف متذکر شدن: تذکر دادن، خاطرنشان کردن، یادآور شدن، یادآوری کردن، گفتن، ذکر کردن

معنی انگلیسی:
note, to point out, to remind

فرهنگ فارسی

(مصدر ) متذکر شدن بکسی . او را یاد آور شدن : من بشما متذکر شدم که این شغل شایست. شما نیست .

پیشنهاد کاربران

گفتن، به آگاهی رساندن
یاداوری
خاطرنشان کردن
متعرض شدن

بپرس