متدخل

لغت نامه دهخدا

متدخل. [ م ُ ت َ دَخ ْ خ ِ ] ( ع ص ) درآینده یا اندک اندک در آینده. ( ناظم الاطباء ).کسی یا چیزی که اندک اندک درآید. ( آنندراج ). متدخل فی الامور؛ کسی که به تکلف دخل کند در کارها. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تدخل شود. || اجازه خواهنده در آمدن. || درآمده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

فرهنگ فارسی

در آینده یا اندک اندک در آینده

پیشنهاد کاربران

بپرس