متداخل گردیدن گشتن

فرهنگ فارسی

( متداخل گردیدن گشتن ) ( مصدر ) متداخل شدن : و چون آتش بدو متحد و متداخل گردد بیاض ضوئ او بر سرخی غالب گردد .

پیشنهاد کاربران

بپرس