متخزل

لغت نامه دهخدا

متخزل. [ م ُ ت َ خ َزْ زِ ] ( ع ص ) منع کننده و باز دارنده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || ترک کننده کار. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || ابر متراکم شده بعض از آن به روی بعضی. || رونده به گرانباری و سستی. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تخزل شود.

فرهنگ فارسی

منع کننده و باز دارنده

پیشنهاد کاربران

بپرس