متختم. [ م ُ ت َ خ َت ْ ت ِ ] ( ع ص ) انگشتری در انگشت کننده. ( آنندراج ). انگشتری بر دست کننده. ( ناظم الاطباء ). || عمامه به سر نهنده. || پنهان و نهفته و خاموش. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تختم شود.