متحول
/motehavvel/
مترادف متحول: دگرگون، متبدل، متغیر، منقلب
متضاد متحول: ثابت
برابر پارسی: دگرکننده، دگرگون
لغت نامه دهخدا
متحول. [ م ُ ت َ ح َوْ وِ ] ( ع ص ) گردنده. دیگرگون شونده. متبدل. جابه جاشونده. و رجوع به تحول شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(مُ تَ حَ وَّ ) [ ع . ] (اِ. ) محل تحول ، مکان انتقال .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
بهتر است به جای واژه بیگانه ی متحول از واژه دگرگون بهره ببریم
تبدیل شدن
عوض شدن
عوض شدن