متحری

لغت نامه دهخدا

متحری. [ م ُ ت َح َرْ ری ] ( ع ص ) قصد کننده. ( آنندراج ). قصد کننده واراده کننده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تحری شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جوینده . ۲ - درست جوینده به جوینده . ۳ - قصد کننده .

فرهنگ معین

(مُ تَ حَ رّ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - جوینده . ۲ - قصد کننده .

فرهنگ عمید

۱. قصدکننده.
۲. جوینده.

پیشنهاد کاربران

بپرس