لغت نامه دهخدا
متحرکه. [ م ُ ت َ ح َرْ رِ ک َ /ک ِ ] ( ع ص ) مؤنث متحرک. ج ، متحرکات : هر بیت را دو نیمه باشد که در متحرکات و سواکن بهم نزدیک باشند. ( المعجم چ دانشگاه ص 27 ). || مأخوذ ازتازی ؛ جنباننده و حرکت دهنده. ( ناظم الاطباء ).
- قوای متحرکه ؛ قوه هائی که حرکت میدهند و حرکت وارد می کنند و می جنبانند. ( ناظم الاطباء ).