متحاب

/motahAb/
معنی انگلیسی:
amicable

لغت نامه دهخدا

متحاب. [ م ُ ت َ حاب ب ] ( ع ص ) یکدیگر را دوست گیرنده. ( آنندراج ). دوست گرفته مر یکدیگر را. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تحاب شود.

فرهنگ فارسی

یکدیگررادوست دارنده
( اسم ) یکدیگر را دوست گیرنده .

فرهنگ معین

(مُ تَ ) [ ع . ] (اِفا. ) یکدیگر را دوست گیرنده ، دوست .

پیشنهاد کاربران

قد سمعت خبر الواشی المحتال الماهر بخلابة کیف یفسد - بتشبیهه و تلبیسهه - الود الثابت بین المتحابین
کلیله و دمنه، ابن مقفع، عزام، ص133