متجرف. [ م ُ ت َ ج َرْ رِ ] ( ع ص ) کبش متجرف ؛ قچقار لاغر. ( منتهی الارب )( از اقرب الموارد ). قچقار لاغر که چربی نداشته باشد.( ناظم الاطباء ). || جاء متجرفاً؛ یعنی آمدلاغر جنبان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). آمد درحالی که لاغر و مضطرب و جنبان بود. ( ناظم الاطباء ).