متجدد
/motejadded/
مترادف متجدد: تجددطلب، روشنفکر، نوآور، نوپرست، نوگرا
متضاد متجدد: کهنه گرا، متحجر
برابر پارسی: نوگرا، نوآور، نوپسند، نوخواه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - نو گردنده . ۲ - آنکه تابع رسوم و آداب جدید باشد مقابل مرتجع جمع : متجددین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
متجدد، نوظهور، مد تازه
متجدد، خیلی جدید، فرانو، بسیار تازه
پیشنهاد کاربران
امروزی، نوین گرا
مدرن و نو