متثقب. [ م ُ ت َ ث َق ْ ق ِ ] ( ع ص ) سوراخ دار. ( آنندراج ). سوراخ کرده. ( ناظم الاطباء ). || سوراخ دارکننده. ( آنندراج ). کسی که با برماه سوراخ می کند. || آتش افروزنده. || پوست کرم خورده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تثقب شود.