متتایع. [ م ُ ت َ ی ِ ] ( ع ص ) ستیهنده و خودرای و بر روی درافتنده در بدی. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). کسی که درپیچد به بدی و خودرأیی درآن کند. ( ناظم الاطباء ). || سرعت نماینده.( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). آن که بستیهد و عجله کنددر هر کاری. ( ناظم الاطباء ). || بادی که تاراند مر گیاه را. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). بادی که پراکنده کند گرد و خاک را و ببرد گیاه خشک را. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). || آماده فتنه و ستیزه جو و خودرای. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || آن که خویشتن را بیندازد مانند مستان. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || شتری که در رفتن کتفهای خود را بجنباند. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از فرهنگ جانسون ). || شتاب پی در پی. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || کارهای مضطرب و آشفته. ( ناظم الاطباء ). || کسی که بر خلاف مردمان کار کند. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تتایع شود.