متبوء

لغت نامه دهخدا

متبوء. [ م ُ ت َ ب َوْ وَ ] ( ع اِ ) ( از «ب وء» ) جای باش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).جائی که در آن گاو را نگاه می دارند و جای باش ستور. || آنجای از زهدان که در آن جنین است. ( ناظم الاطباء ) ( از محیط المحیط ). و رجوع به تبوء شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس