متبع


مترادف متبع: تابع، پیرو

متضاد متبع: متبوع

لغت نامه دهخدا

متبع. [ م ُ ب ِ ] ( ع ص ) گوسفند با بچه و کذلک بقرة متبع و جاریة متبع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || پیرو و تابع. || آن که سبب پیروی دیگری می گردد. آن که متصل می کند یک چیزی را به چیز دیگر. ( ناظم الاطباء ).

متبع. [ م ُ ت َب ْ ب ِ ] ( ع ص ) پیرو و تابع. || ساعی در تجسس. || ساعی و جهد و کوشش کننده. || تعاقب کننده در جنگ و چیره شونده. || آن که وکیل می گمارد و در زیر حمایت و حفاظت دیگری می باشد. ( ناظم الاطباء ).

متبع. [ م ُت ْ ت َ ب ِ ] ( ع ص ) طلب کننده چیزی به رفتن در پی آن. ( آنندراج ). کوشنده در طلب کردن و اصرار و ابرام کننده. ( از فرهنگ جانسون ). || در پی رونده. پیرو. ج ، مُتَّبِعین. ( فرهنگ فارسی معین ). پیرو. ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به ماده قبل شود.

متبع. [ م ُت ْ ت َ ب َ ] ( ع ص )آنچه که در پی آن رفته باشند. کسی یا چیزی که از اوپیروی کنند. پیروی شده : الناس علی دین ملوکهم نصی متبع و امری منتفع دانست... ( مرزبان نامه ، از فرهنگ فارسی معین ). بدانکه خط یا متبع است همچون خط مصاحف یا مخترع همچو خط عرایض. ( نفایس الفنون ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) در پی رونده پیرو جمع : متبعین .
طلب کننده چیزی

فرهنگ معین

(مُ تَّ بَ ) [ ع . ] (اِمف . ) آن چه که در پی آن رفته باشند، کسی یا چیزی که ازو پیروی کنند، پیشوا، مقتدا. ج . متبعین .
(مُ تَّ بِ ) [ ع . ] (اِفا. ) در پی رونده ، پیرو. ج . متبعین .

فرهنگ عمید

آن که از او پیروی کنند، آنچه در پی آن بروند.
تابع، پیرو.

پیشنهاد کاربران

تفاوت اطاعت و عبادت و تبعیت:
اطاعت به معنای خضوع قلبی در مقابل امر مولا است. عبادت یک مرحله پایین تر از اطاعت است یعنی بسیاری از انسانها اهل عبادتند ولی هنوز اهل اطاعت نشده اند. تبعیت ثمره محبت و اطاعت ثمره عقل است. بنابراین انسان وقتی به کسی علاقه مند شد، آرام آرام تابع او می شود. اما نکته جالب این است که محبت در اطاعت هم دخالت دارد اما تفکر و تعقل است که انسان را به مرحله اطاعت می رساند نه لزوما محبت. بنابراین اطاعت حتی از تبعیت هم می تواند بالاتر و ارزشمندتر باشد. یعنی صرف محبت باعث اطاعت نشده است، بنابراین اگر محبت از بین برود، همچنان فرد در اطاعت باقی می ماند و دوباره محبت را بدست می آورد. در قرآن صحبت از تبعیت از شهوات شده است، یعنی در واقع حب شهوات وقتی در دل آمد فرد از آن ها تبعیت می کند و به همین صورت وقتی حب به خدا در دل آمد فرد تبعیت می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

تلفظ صحیح در علم حقوق مُتَّبَع میباشد به معنی کسی یا چیزی که از آن پیروی کنند
مثال نظر دیوان عالی کشور متبع است

بپرس