متباین
/motebAyen/
مترادف متباین: جدا، متفاوت، متمایز، مخالف
متضاد متباین: متشابه، مترادف، متماثل
برابر پارسی: نا برابر، ناهمسو، ناهمگون
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - جدا شونده از یکدیگر . ۲ - مخالف : دیگر طرایق مختلف و متباین که اکابر فضلا و بلغا را بود و اگر از هر یکی انموذجی باز نماییم با طالت انجامد . الفاظ بسیار که بر معانی بسیار دلالت کند هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک مانند : انسان و اسب : و گمان افتد که هر دو لفظ مترادفند و نباشد بلک متباین باشد مانند سیف و حسام چه سیف شمشیر باشد و حسام شمشیر بران . و اما قسم دوم که الفاظ بسیار بر معانی بسیار دلالت کند هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک آنرا اسمائ متباینه خواندند . ۴ - دو عدد نا مساوی را گویند که نسبت بهم اصم باشند بطوری که نه با عدد ثالثی وفق داشته باشند و نه بزرگتر بر کوچکتر قابل بخش باشد مثل ۱٠ و ۷ بعبارت دیگر دو عدد نا مساوی را نسبت بیکدیگر متباین گویند وقتی که مقسوم علیه مشترک آنها واحد باشد یعنی جز واحد بعدد دیگری تقسیم پذیر نباشند درین صورت بزرگترین مقسوم علیه مشترک آنها همان واحد است مانند : ۲۶ و ۱۵ مقابل متداخل متوافق
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. آنچه با دیگری دوری و تفاوت دارد، ضد یکدیگر.
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:تباین
wikijoo: متباین
مترادف ها
مغایر، مخالف، متناقض، نقیض، متباین، ضد ونقیض
ناجور، متباین، ناهمگون، غیر متجانس، تولید شده در خارج بدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
ناساز_ناسازگار
اگر ( ( ب. م. م ) ) دو عدد برابر با یک باشد، آن گاه دو عدد نسبت به هم اول هستند، که در این صورت به این دو عدد، اعداد متباین میگویند.