متب

لغت نامه دهخدا

متب. [ م ُ ت ِب ب ] ( ع ص ) ( از «ت ب ب » ) سست و ضعیف گرداننده. ( آنندراج ). هر آنچه ضعیف و ناتوان و زبون باشد. ( ناظم الاطباء ). اتب اﷲ قوته ؛ سست و ضعیف گرداند او را خدای. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

سست و ضعیف گرداننده

پیشنهاد کاربران

بپرس