متایسه. [ م ُ ی َ س َ ] ( ع مص ) ( از «ت ی س » ) مزاولت نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).ممارست کردن. ( از ذیل اقرب الموارد ). تایس متایسة وتیاساً؛ ممارست کرد آن را و مزاولت نمود. ( ناظم الاطباء ). || مکابست نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || مدافعت نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || با هم چیرگی کردن در زیرکی. || رد کردن. ( ناظم الاطباء ).