متأطم. [ م ُ ت َ ءَطْ طِ ] ( ع ص ) خشمگین. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). برافروخته شده از خشم. ( ناظم الاطباء ). || دریای موج زن. ( آنندراج ). دریای مضطرب و متلاطم. ( ناظم الاطباء ). || شب سخت تاریک. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) || گربه که در خواب آواز کند. ( آنندراج ). گربه خرخرکننده. ( ناظم الاطباء ). || آن که خاموش شود و ظاهر نکند آنچه در دل دارد. ( آنندراج ). کسی که خود را از رفتار و کردارنگه میدارد. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تأطم شود.