متأجل. [ م ُ ت َ ءَج ْ ج ِ ] ( ع ص ) آب گردآمده در قرارگاه خود. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گله و رمه پس مانده و درنگ کرده. || گروه فراهم آمده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || مهلت خواهنده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تأجل شود. متأجل. [ م ُ ت َ ءَج ْ ج َ ] ( ع ص ) جمعشده در یک جا. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).