متانت رای ؛ استواری تدبیر. متانت اندیشه : و ما را فتنه ایشان [ سلجوقیان ] منقطع شودبتدبیر صائب و متانت رای. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 587 ) . که ما را بر رایهای تو هیچ اعتراض نیست تا بدل قوی این خلل را بکفایت و کاردانی و متانت رای دریابی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 587 ) . رجوع به متانت شود.