متاح
لغت نامه دهخدا
متاح. [ م ُ ] ( ع ص ) ( از «ت ی ح » ) مقدر. ( منتهی الارب ). امر مقدر. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). یوم متاح ، روز موت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
موسسه تربیت انسان حداکثری مخفف متاح می باشد