متبر. [ م ُ ت َب ْ ب َ ] ( ع ص ) هلاک شده. ( آنندراج ). ویران کرده و خراب کرده و شکسته. ( ناظم الاطباء ). قوله تعالی : هؤلاء متبر ما هم فیه ؛ ای مکسر مهلک مدمر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ).
آن کس که طعمه سازد سی سال خون مردم
نه آخرش به طاعون صورت شود متبر.
خاقانی.
و رجوع به تتبیر و ماده قبل شود.