مبیناد. [ م َ ] ( فعل دعایی و نفرینی ) کلمه ای است بمحل نفرین مستعمل است همچون : روی نیکی مبیناد؛یعنی خدا روا ندارد. ( از ناظم الاطباء ) : چو ماهوی باد آنکه بر جان شاه نبخشید هرگز مبیناد گاه.فردوسی.