مبیطر. [ م ُ ب َ طِ ] ( ع ص ، اِ ) بیطار. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). پزشک ستور. ( از مهذب الاسماء ). دام پزشک. بطیر. بیطار. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).