مبنی بر


برابر پارسی: بر پایه، برای

پیشنهاد کاربران

پر پایه، بر اساس ، بر شالوده ، مبتنی بر، مبیّن و بیان کننده امری بودن
Based on
دلیل بر
be predicated on/upon something
بر اساس
به استنادِ . . . . . . . . . . . . . . . .
بر پایه
بنا به

بپرس